در توجیه فروش بالای این فیلم میتوان به محبوبیت بازیگر نقش اولش اشاره کرد. ولی در این سالها چند فیلم با بازی همین بازیگر در گیشه شکست خوردهاند. اگر استثناها را کنار بگذاریم میتوان گفت کمدی سخیف سالهاست که نمیفروشد. کمدیهای پرفروش این سالها آثار استانداردی چون «ورود آقایان ممنوع» و «سنپطرزبورگ» بودهاند، ولی این روزها فیلمی توانسته حدود یک میلیارد و نیم بفروشد که کاملا زیر استاندارد و پیشپا افتاده است.
زمانی که پخش تیزرهای تبلیغاتی فیلم جا به جا از تلویزیون آن هم به شکل گستردهای آغاز شد، اصلا قابل پیشبینی نبود که به چنین رقمی در فروش دست پیدا کند. سروش صحت که بهعنوان یکی از کارگردانان و بازیگران مطرح عرصه طنز و کمدی نزد همگان شناخته شده، درباره علاقهمندی مخاطبان به آثار طنز حتی آن دسته از فیلمهایی که در سطح نازلی قرار دارند، معتقد است: مردم اصولا سینمای کمدی را دوست دارند و این ژانر یکی از پرطرفدارترین ژانرها در ایران به شمار میرود. اما اتفاقی که در این چند سال افتاده این است که با کارهای خوب آقایان توحیدی، قاسمخانی، داودی، هنرمند و یا کمدی خوب ورود آقایان ممنوع، سطح سلیقه مخاطب ارتقا پیدا کرده و قدرت تشخیصی در او به وجود آورده که بتواند کارهای خوب و بد را از هم جدا کند. همانطور هم که شاهد هستیم در این سالهای اخیر دیگر هر فیلم کمدی نتوانسته در جذب مخاطب موفق عمل کند.
اما بهرغم صحبتهای صحت، همچنان که این روزها نیز شاهدیم، پیش میآید که چنین آثاری بازهم مورد استقبال قرار میگیرند و فروش خوبی را نیز به خود اختصاص میدهند؛ فیلمهایی که وقتی در سالن سینما به تماشای آنها مینشینید، صدای خنده کسی را با دیدن شوخیهای مبتذلی که در آنها میشود، نمیشنوید و خود کارگردانان آنها نیز بر این امر واقفند که اثری غیرقابل دفاع را ساخته و به نمایش درآوردهاند. با وجود این چه اتفاقی میافتد که همچنان فیلمسازان دست به کار میشوند و اینطور شعور مخاطب را بازیچه قرار میدهند، سؤالی است که رامبد جوان، کارگردان کمدی موفق ورود آقایان ممنوع درباره آن میگوید: خیلی از مسائل دست به دست هم میدهند تا فیلم بدی روی پرده میآید. اما اگر بخواهم تیتروار دلایلش را بگویم شرایط اجتماعی، تاثیرگذاری روی سلیقه مردم توسط تلویزیون، سهل گرفتن این حرفه توسط خود آدمهایی که در آن فعالیت دارند و نیاز مردم به داشتن تفریح، از جمله مسائلی هستند که باعث چنین اتفاقی شدهاند. گاهی فیلمی با حداقل امکانات و صرف هزینه کم در همه بخشها همراه با بازیگرانی که حاضرند هر کاری جلوی دوربین انجام دهند و فیلمنامهای که هیچ حساب و کتابی ندارد ساخته میشود و فروش میکند؛ دقیقا اتفاقی که در دهه 70 افتاد. نویسندگان متنهایی که نصف صفحه را بیشتر پر نمیکند به دست بازیگران میدهند و آنها با بداههپردازیهای فراوان به فرمولهایی میرسند که تبدیل میشود به ابزار اولیه و همیشگی آنها برای شوخیسازی.
در این میان نقش نویسنده کمتر شد و تهیهکنندگان هم که دیدند در طول دهه 70 سریالهایی با این شرایط ساخته شد و مورد استقبال فراوان مخاطب هم قرار گرفت، همین فرمول را در سینما هم استفاده کردند که از همه نظر هزینه کمتری برای آنها داشت. از طرفی چون نمونه خوب هم وجود نداشت، مردم از همان آثار استقبال کردند. جمال ساداتیان، تهیهکننده سینما نیز درخصوص این چرایی گفت: شاید این افراد کار دیگری غیر از این بلد نیستند یا منتظرند که ذائقه تماشاچی دوباره تغییر کند. از طرفی به خاطر محدودیتهایی که ارشاد در ممیزیها میگذارد عموما این آثار خیلی راحتتر میتوانند مجوز نمایششان را بگیرند. شاید همین اتفاق هم باعث شده سازندگان فیلمها کمی به این مسئله نیز فکر کنند و این تصور را داشته باشند که اگر در این راه مداومت کنند سلیقه مخاطب دوباره تغییر میکند.
جایگاه فیلمنامه و بازیگر در سینمای کمدی
نگاهی به فیلمهای ورود آقایان ممنوع، سنپطرزبورگ و... نشان میدهد یکی از عوامل مهم و تعیینکننده در موفقیت این آثار، فیلمنامههای قوی و منسجم آنهاست. بحثی که سالها در مورد اهمیتش صحبت شده و سرانجام چندی است که شاهدیم این حوزه نیز در نظر متخصصان دارای جایگاه شده و امید میرود اگر این روال ادامه پیدا کند، سینمای ما میتواند آشتی دوبارهای با مخاطبانش داشته باشد. صحت،کارگردان مجموعه تلویزیونی ساختمان پزشکان با اشاره به روند روبه رشدی که فیلمنامهنویسی در آثار سینمایی ایران پیدا کرده، گفت: خوشبختانه با نگاهی به آثار اجتماعی و کمدی متوجه میشویم که هر روز نقش فیلمنامه در فیلمهای سینمایی ما پررنگتر میشود و فکر میکنم اگر این مسئله ادامه پیدا کند، مورد توجه مخاطبان نیز قرار گیرد و از این پس فیلمهایی را برای تماشا انتخاب کنند که از ساختار درستی برخوردار باشند.
یکی دیگر از معضلاتی که سینمای کمدی ما در این سالها با آن دست به گریبان شده، بازیگران این ژانر هستند؛ موضوعی که در ابتدای امر، معضل نبود و حضور بازیگران شناخته شده طنز در این دست آثار، یکی از محسنات آنها به شمار میرفت و حتی نقش تعیینکنندهای در فروش فیلمها داشت. اما اتفاق ناخوشایندی که در مدت زمان اندکی رخ داد، این بود که وقتی فیلمهای مبتذل کمدی مانند قارچهای سمی در سینما رشد کردند و اعتبار این افراد نزد تماشاگر را سرمایه کار خود قرار دادند، اعتماد مخاطب را نسبت به آنها از بین بردند؛ همانطور که این اعتماد را در نگاه سینمای ایران به شکل گستردهای از بین بردند و باعث ریزش شدید مخاطب شدند. وقتی از صحت، درباره تاثیر حضور بازیگران شناخته شده بر فروش فیلمها سؤال کردیم، گفت: این کار بیتاثیر نیست اما بازیگران باید درست انتخاب شوند و لزوما اینطور نیست که دستهبندی انجام دهیم و عدهای را مشخص کنیم و بگوییم اینها فقط باید در کارهای کمدی حاضر شوند. همانطور که در عمل نیز دیدهایم پس از مدت زمانی، عدهای از بازیگران شناخته شده در این عرصه، دیگر باعث فروش بالای یک فیلم نشدهاند یا حتی باعث پرمخاطب شدن یک مجموعه طنز تلویزیونی. وی در ادامه از فیلم هامون یاد کرد و گفت: هر فیلمی در زمان خودش اگر دارای فیلمنامه، کارگردانی و بازیگران خوب و مناسب باشد، مورد استقبال قرار میگیرد. همانطور که وقتی آقای مهرجویی فیلم هامون را ساخت گرچه ایشان نزد مخاطب شناخته شده بود، مرحوم خسرو شکیبایی تنها در عرصه تئاتر چهره شاخصی داشت و در سینما برای مخاطب آشنا نبود اما همین فیلم او را تبدیل به یک چهره کرد و باعث شد استقبال چشمگیری از هامون در زمان خود و در دورههای پس از آن به عمل آید. بنابراین لزوما استفاده از چهرهها نمیتواند عاملی برای فروش خوب یک اثر باشد و ساختار درست نیازهای اولیه هر فیلم سینمایی است.
اولین پله در نگاه آخر
با توجه به صحبتهایی که مطرح شد و با نگاهی به آنچه صحت در مورد نیازهای اولیه برای تولید هر اثر سینمایی بیان کرد، بد نیست در آخرین بخش این گزارش توضیحی داشته باشیم از المانهایی که یک فیلم کمدی هنگام ساخته شدن نیازمند رعایت آنهاست. رامبد جوان در توضیح مسائلی که هنگام ساخت یک فیلم کمدی باید از سوی فیلمسازان مدنظر قرار داده شود، گفت: اصولا ساخت یک فیلم سینمایی طنز نیاز به هوشیاری بسیاری دارد. اگر ما با کمدی، سطحی و سهلانگارانه برخورد کنیم در خلق یک اثر طنز موفق نخواهیم بود. ما ابتدا باید کمدی را به خوبی بشناسیم، برای آن ارزش قائل شویم و برای ساخت آثاری از این جنس دقت لازم را داشته باشیم تا بتوانیم یک فیلم جذاب و استاندارد خلق کنیم. فکر میکنم اینکه ما بتوانیم به شکلی هوشمندانه شوخی را خلق کنیم که نزد مخاطب اعتبار داشته باشد، بهواسطه آن بخندد و احساس نکند که به او توهین شده، در انجام کار کمدی بسیار اهمیت دارد.